جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳ Friday, 29 March , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 20720 تعداد نوشته های امروز : 0×

آخرین خبرها

سازمان تئاتر، راه نجات تئاتر استانهاست خرید ۱۰۸ دستگاه اتوبوس درون‌شهری برای کرمانشاه بارندگی‌های شدید مشکلی در سطح استان ایجاد نکرده است تدوین برنامه پنج ساله برای آسفالت معابر شهری کرمانشاه/۵۰ هزار میلیارد ریال از پروژه‌های سرمایه‌گذاری در حال عملیاتی شدن است چرا در رستوران های جهان شهر خلاق خوراک بیشتر دنده کباب و خورشت خلال سرو می شود/نارضایتی مسافران از پرداخت هزینه مضاعف به برخی از سایتهای گردشگری خدمات ویژه سازمان حمل و نقل مسافر در ایام نوروز نکات کلیدی درباره سلامت آجیل شب عید هوای نوروز در کرمانشاه بارانی است اعمال محدودیت های ترافیکی و ممنوعیت ورود تانکرهای حامل سوخت از مرز پرویزخان مراسم تحویل سال در هفت امامزاده و بقعه متبرکه کرمانشاه برگزار می‌شود قضات کشیک در ایام نوروز در دادسرای کرمانشاه فعالیت می‌کنند کرمانشاه در غرقاب ازخودبیگانگی ‌فرهنگی‌ و عدم تعلقات هویتی به سر می برد/ تا چه زمان سطح‌مطالبه ما باید در حد آسفالت و رنگ امیزی جداول باشد آماده‌باش ۱۶۲ جایگاه سوخت کرمانشاه برای ایام نوروز آماده‌باش ۱۲۰۰ نفر برای خدمات‌رسانی به مسافران نوروزی در کرمانشاه افزایش ۲۴ درصدی بارندگی‌ها در استان کرمانشاه حدود ۱۶ شهر کرمانشاه دچار تنش آبی اعلام ساعت کار اماکن تاریخی کرمانشاه در ایام نوروز ۴۰درصد هتل های برند کرمانشاه پر شده است/هتلداران چاره ای جز گرفتن وام‌کارمزدی سبک ندارند/بی میلی مسافر برای ماندن در اماکن اقامتی میدان آزادی کرمانشاه بازار شیرینی شب عید ۴۸ ساعت آخر داغ می‌شود + قیمت‌ها خودروهای حادثه‌ساز در کرمانشاه توقیف خواهند شد

“محیط زیست ایران،داغدار شد”
06 شهریور 1397 - 10:07
شناسه : 8702
4
طلوع‌‌کرمانشاه :

خسته ام.خسته از خبرهای مرگ.خسته از مویه های درد و اندوه.خسته از تسلیت،ابراز همدردی و اشک.عزم آن داشتم که دیگر مرگی را تسلا نگویم،در سوگی اشک نریزم و هیچ صفحه سفیدی را در فراق یار سیاه نکنم.اما مگر می شود برای شریف باجور خطی ننوشت؟مگر می توان توسن سرکش قلم را مهار زد؟صدای باجور در جنگل های زاگرس،در شاخ و برگ درختان بلوط،در رگ و ریشه خاک کردستان،در زمزمه سراب ها و چشمه سارها،در حنجره پرندگان خوش صدا و در پوست و خون حیات وحش ما،طنین انداز است.مگر می توان چشم و گوش بر این جلوه و نوا بست؟

پ
پ

✍بهمن ویسی/معلم نمونه کشوری

هنر باجور و یارانش،جدال دلیرانه با آتش،خشکسالی،آلاینده ها و شکارچیان بی رحم بود و دست خالی و بی توش اما پر توان و سختکوش در جبهه نبرد با نابودگران محیط زیست،بر پیمان خود استوار و با بذل جان شیرین و خون سرخ در این کارزار پاک،جاودانه شدند.همگان می دانند که نفس های محیط زیست ایران به شماره افتاده است.جنگل،رود،تالاب
،کوه،دشت،آب های زیرزمینی ،گونه های جانوری،خاک،هوا و دریا در سراشیبی انهدام است.نه اعتبارات دولتی جوابگوست و نه فرهنگ و بنیان های اخلاقی ما،نشانی از دغدغه و نگرانی برای پاسداشت و نجات محیط زیست دارد.دریغا که دریادلان و پاکباختگانی چون باجور،انگشت شمارند و تا زمانی که فرهنگ صیانت از محیط زیست و دلسوزی برای آب و خاک، در این سرزمین نهادینه نشود؛هیولای خونریز کمر به قتل و نابودی تمدن ایرانی بسته،روز به روز به سرزمین ما نزدیک تر خواهدشد.شاید غریو دلاورانه چهار مرد مریوان در کارزار با آتش بی رحم و خانمان سوز،ما را از خواب غفلت بیدار نماید.
مرگ پروانه های سوخته بال مریوان را به آب و خاک و هوا و مردم داغدار ایران تسلیت می گویم.

دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.