کتاب “ساعت چند است دارد دیر می شود” به ۲ زبان کردی و فارسی از بیژن ارژن هنرمند کرمانشاهی چاپ و منتشرشد.
بیژن دایی چی معروف به بیژن ارژن زادهٔ ۵ آذر ۱۳۴۸ در روستای «دایی چی» کرمانشاه است.
او در کودکی تا سن ۳ سالگی در شهرستان سراب و مدتی نیز در شهرستان سرپل ذهاب زندگی کرد و از سال ۱۳۵۵ تا ۱۳۸۵ ساکن کرمانشاه بود. او در سال ۱۳۸۵ به عضویت شورای شعر و موسیقی صدا و سیما درآمد و ساکن تهران شد.
اولین تجربیات بیژن ارژن در حیطه شعر و ادبیات به زمانی بازمیگردد که او دانش آموز سال دوم دوره راهنمایی بود. پس از آن بواسطه سیدحسن حسینی یکی از اولین آثار او که مجموعهای از چند رباعی بود توسط قیصر امینپور در مجله سروش به چاپ رسید. اولین کتاب او یک دفتر رباعی به نام «پیراهنی از آه برایت دارم» میباشد که در سال ۱۳۷۴ توسط انتشارات باغ ابریشم به چاپ رسیدهاست. او با سازمانهای متعددی همچون «صدا و سیما»، «حوزه هنری»، «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی»، «بنیاد شهید» و … همکاری داشتهاست. از بیژن ارژن به عنوان یکی از مشهورترین شاعران رباعی سرای حال حاضر ایران یاد میشود.
بابک دولتی شاعر کرمانشاهی درباره کتاب “ساعت چند است دارد دیر می شود” گفت: ساعت چند است؟ دارد دیر می شود عنوان کتابی تازه است از بیژن ارژن شاعر نامدار کرمانشاهی که به تازگی نتشر شده است. وی افزود: این کتاب داستان در ۲ نسخه کردی و فارسی به چاپ رسیده است. او مطالعه این کتاب را به اهل ادب و کتابخوانی توصیه کرد.
همچنین حامد شاهین مهر هنرمند و شاعر کرمانشاهی نیز در مورد این کتاب گفت:
“ساعت چند است دارد دیر می شود” نام داستان واره ی بلندی ست که به عقیده یمن می توان به آن لقب “شازده کوچولو”ی فارسی داد؛ داستانی شگرف بر مبانی بن مایه های رئالیسم جادویی و رگه های اصیل تفکر پست مدرنسیم؛ کولاژی از برداشت های عمیق فلسفی بر بستری از مدرنیته ی جاری جهان، تا همچنانی که مخاطب را در تعلیقی شاعرانه بر بستری از رویاها به خانه های چوبی آکاردئونی و جنگل های خیس نمی دانم کجا می برد، تیزی تیغ پره های ساعت زمان را به رخ اش بکشد.
دیالوگ ها و مونولوگ ها-گفتگویی شاید یک نفره شاید دونفره- ی جاری در این متن به ایجاد یک گفتگوی فلسفی و عرفانی در بستر ادبیات داستانی کمک بسزایی کرده است.
گفتگو، میتواند گفتمان را تولید کند. گفتمان، چارچوبی نظری است که زاییدهی گفتگوست و بتدریج مورد پذیرش عام قرار میگیرد.
تکگویی یا مونولوگ نیز یکی از شگردهای ادبیات داستانی و هنرهای نمایشی است که در آن شخصیت داستان یا گویندهٔ شعر، خطابه یا داستان یا وصف و درددلی را به تنهایی، خطاب به خود یا بینندگان و شنوندگان، عرضه میکند و در برابر دیالوگ قرار میگیرد.
تک گویی ممکن است پارهای از داستان و نمایشنامه را تشکیل دهد یا خود، داستان یا نمایشنامهای مستقل باشد. قسمت های اولیهٔ “شازده احتجاب” نمونهای از به کارگیری این شیوه در داستان است. همچنین یکی از مشهورترین تکگوییها در ادبیات، قطعهٔ “بودن یا نبودن” از نمایشنامه هملت اثر شکسپیر است.
بهره وری بسیار هوشمندانه از دیالوگ ها و مونولوگ ها در این داستان نمونه آشکار هدفمندی نویسنده در القای مفاهیم عمیق فلسفی و اجتماعی در قالب گفتمانی شاعرانه است که به باورپذیری عام آن کمک شایانی نموده است.
استفاده از باورها و نمادهای سنتی و بومی و زبان آرکائیک در فرازهایی از این اثر موید متنی ست که از مرزهای مدرنیته عبور کرده است و در گذر از لایه های عمیق مکتب پست مدرنیسم به شیوه ی فارسیطوری از زبان و ایجاد فضاسازی جدیدی در متن دست یافته است.
پاراگراف ها و فضاهای شگفت انگیز، متنوع و گاه متفاوت این غزل داستان هندی معاب هر یک به تنهایی و ممیز از کلیت متن دارای مفهوم و شخصیت مستقل خود و در کلیت متن با نخ نامریی تفکر متکثر نویسنده و راوی داستان در غالب دیالوگ ها و مونولوگ ها و کلیدواژه های ارجایی به هم متصل می گردند.
مطابق با نظریه نقش گرا الگوهای تجربه در قالب فرآیندها و از طریق فرانقش اندیشگانی تجلی می یابند. بر این اساس، می توان با بررسی انواع فرآیندهای موجود در افعال و تعیین میزان فراوانی آن، از نوع رفتار زبانی نویسنده در بازنمایی جهان واقع آگاه شد، برای مثال، نویسنده در پاراگراف های عاشقانه و عارفانه خویش، از فرآیندهای مادی که بر بیان دنیای بیرون دلالت دارد، بیشتر از سایر فرآیندها بهره برده است و یا فرآیندهای کلامی در پاراگراف هایی با فضای مناظره گونه و روایی، در کنار سایر عناصر روایت به کار رفته اند. ]معصومه امیرخانلو [
به عقیده ی این قلم، فضای فرا زمانی و فرا مکانی این اثرِ شاخص موجب بسط اندیشگانی و همذات پنداری بیش از پیش مخاطب با او شده و آن را در زمره ی آثار شاخص ادبیات جهان قرار خواهد داد.
دیدگاه