مجری طرح با بیان اینکه سلولهای مورد نیاز از روشهای تمایز خود به خود، دستکاری ژنتیکی، تمایز هدفمند با استفاده از عوامل رشد و کوچک مولکولها و هم کشتی (Co-Culture) با سلولهای دیگر، دستکاری ماده زمینه برونسلولی و یا دستکاریهای ژنتیکی حاصل شد، اضافه کرد: علاوه بر آن تأثیر مهندسی بافت و نانو در تمایز و تولید سلولهای دودمان مختلف مورد بررسی قرار گرفت.
این محقق تاکید کرد: تولید سلولهای بنیادی و پرتوان القایی (iPS) از سلولهای بنیادی پرتوان القایی انسانی نیز سبب فراهم آوردن سلول بنیادی خاص هر فرد شده است. تولید سلولهای بنیادی پرتوان القایی انسانی از بیماران سبب ایجاد مدل بیماریهای کبدی و قلبی در محیط آزمایشگاهی شد.
بهاروند، گام دوم این مطالعات را استفاده از سلولهای دودمان کبدی و قلبی-عروقی در حیوانات مدل آسیبهای کبدی و قلبی ذکر کرد و ادامه داد: در این فاز سلولهای بنیادی تولید شده در حیوانات مدل بیماری قلبی و کبدی پیوند زده شد که نتایج قابل قبولی را کسب کردیم.
مجری طرح با بیان اینکه در هدف گام سوم این طرح این است که بتوانیم سلولهای تولیدی را در انسان و در کارآزماییهای بالینی استفاده کنیم، اظهار کرد: بر این اساس کارآزماییهای بالینی مختلف با استفاده از سلولهای بنیادی مانند آسیبهای کبدی و قلبی-عروقی برای کاربردی کردن دانش سلولهای بنیادی انجام شده است و در فاز تحقیقاتی تاکنون به پاسخ قانع کنندهای نرسیدهایم.
وی یادآور شد: نتایج به دست آمده نیز در مجلات بینالمللی به چاپ رسید تا بتوانیم یافتههای به دست آمده را در معرض نقد قرار دهیم.
بهاروند با اشاره به مطالعات فاز حیوانی این طرح، یادآور شد: در فاز حیوانی، سلولهای بنیادی را به مدل کبدی و قلبی موش پیوند دادیم که در این فاز پاسخهای مثبتی دریافت کردیم؛ ولی این نتایج به معنای دریافت پاسخ مناسب در انسان نیست. از این رو لازم است سلولهای بنیادی در سطح جانوری از موش به سطح بالاتر یعنی میمونها پیوند زده شود.
این طرح با عنوان “تمایز و فناوری سلولهای بنیادی برای استفاده در پزشکی بازساختی قلب و کبد” در سی و دومین جشنواره بینالمللی خوارزمی رتبه اول پژوهشهای بنیادی را در گروه زیست فناوری و علوم پایه پزشکی کسب کرد/ایسنا
دیدگاه