طلوع کرمانشاه- منصور سرمست: در این یادداشت به دنبال پاسخ به این پرسش هستم که: «مهندس بازوند تحولگرا است یا خواهان وضع موجود است؟» در پاسخ بایستی گفت، مدیر ارشد کنونی وقتی کرمانشاه را انتخاب کرده خوب میدانست دارد به کجا میآید و با چه چالش ها و ابرچالش هایی مواجه خواهد شد. قاعدتاً خودش را آماده کرده بود و فعالان سیاسی و مدنی هم خوب میدانستند استان با چه مشکلات و ابَرچالش هایی روبرو است.
هم استاندار محترم و هم فعالان سیاسی و مدنی نقاط مشترک آنها شناخت مطالبات مردم (مشکل بیکاری، معیشتی، فرهنگی، سیاسی و غیره )داشتند پس هر دو طرف قاعدتاً تحول را مبانی تعامل نا نوشته خود انتخاب کردند. اما برای عبور و برونرفت از این ابَر چالشها دیدگاههای متفاوتی داشته اند.
یکی اولویت توسعه موازی اقتصادی و سیاسی و فرهنگی را و دیگری توسعه سیاسی را اولویت بر توسعه اقتصادی عنوان نمودهاند. این تقابل حتی در جلسات درونی اصلاح طلبان هم مشهود است، چنانکه می بینیم استاندار و بخش عمده ای از نیروهای اصلاح طلب روش اول و بخشی از اعتدالیون و اصلاح طلب روش دوم را مبنای حرکت خود قرار داده اند. البته نگارندهی این سطور جزء دسته اول هستم.
تفاوت ها زمانی نمایان شد که استاندار محترم به تغییر فرمانداران اقدام نمود. نگاه توسعهای گروه اول، تعامل را بر تقابل ترجیح میدهد. در عرصه سیاست مطلق گرایی معنا ندارد. نسبی گرایی بیشتر قابل تأمل است و بازی برد برد محسوب می شود. ولی دسته دوم تقابل و مطلق گرایی را خواهان است. دسته دوم اعتقاد دارد چون برنده انتخابات هستیم، بایستی ارکان قدرت دستگاه دولتی استان دست ما باشد. من هم صد البته موافقم ولی چه کنیم که دولت کنونی دولت دکتر روحانی است؛ دولت اصلاحات نیست! انتصابات نانوشته چند ضلع دارد. شامل نهادهای مدنی، نمایندگان، استاندار و وزارت کشور پس تعامل با نمایندگان بایستی جای تقابل بگیرد؛ چون توسعه درون زا و برون نگر است و نیاز به ثبات مدیریتی و آرامش فضای سیاسی دارد.
استاندار محترم کرمانشاه در دو حوزه سیاسی،امنیتی وعمرانی دست به کاری بزرگ در جهت تغییر وضع موجود زد و نشان داد که به دنبال تحول وتوسعه استان است. اعتقاد دارم مهندس بازوند از لحاظ اجرایی فردی توانمند است. چون هم درد را خوب تشخیص داده هم درمانش را. نبایستی فراموش کنیم قبلا در همین دو حوزه چه بوده؟! درحوزه های سیاسی وامنیتی روزمرگی و رکود در تصمیم سازی و تصمیم گیری را حاکم شده بود.
در حوزه سیاسی با چالش هایی همچون: عدم برنامه برای جوانان و بانوان مواجه بودیم. چرا که در طول مدیریت قبلی کمترین جلسه هماهنگی راجع به جوانان و بانوان برگزار می شد. بحث مبارزه با کالای قاچاق و مبارزه با مواد مخدر و آسیب های اجتماعی تحرک خاصی نبود و عملا رها شده بود. ارتباط با نهادهای مردم نهاد و احزاب وضع بهتری نداشتند.
در حوزه انتصابها نگاه کاملاً رفاقتی حاکم بود. عدم مطالبه گری و پاسخگویی که نشان از ماحصل متصدیان پست های قبلی بود، خود نشان از خمودگی داشت. راه صواب این بود که از ابتدا این پست را معاونت های محترم وقت نمیپذیرفتند تا مطالبات اینچنین انباشته نمی شد. در انتخابات گذشته معاونت سیاسی حتی حاضر به پذیرش اعتراض رد صلاحیت کاندیداهای اصلاح طلب نشد. به نظر می رسد که محصول چنین عملکردی نوع خواسته نمایندگان موجود و سفارش پذیری در حوزه های مربوطه شد. حتی وضع به مراتب بدتر از آن بوده است که برخی از ناظران دیدهاند.
در حوزه عمرانی وعده های تحقق نیافته قطار تا وضعیت شهرداریها و پروژ های عمرانی، وضعیت اسف بار مناطق زلزله زده تا عدم جذب بودجه عمرانی، و عدم جذب فاینانس برای پروژ های عمرانی مشهود و باعث ناکارآمدی آن حوزه شده بود.
پس انتخاب دو معاون اصلاح طلب و توسعه محور، باعث شد تا استاندار با همان نگاه تحولمحور دوانتخاب مطلوب انجام دهد الان پازل توسعه در حوزه معاونین استاندار ناقص است و با انتخاب معاونان دیگر از جنس دو معاونت دیگر کامل می شود و نقشه راه این دو معاون هم کاملاً روشن است و بایستی شفاف و روشن به مردم اول گزارش دهند. چه چیزی تحویل گرفته اند و چه برنامه های دارند؟
صدای آزادی
دیدگاه