سالهایی نه چندان دور شاید دل همه مسلمانان جهان برای کسی می تپید که امروز رهبر کشوری است که در آن مسلمانان هموطن خود را قتل عام می کنند .
آری آن شخص کسی نبود جز خانم سوچی که تبدیل به نماد مبارزه با ظلم و دفاع از حقوق بشر شده بود . کسی که خود مورد ظلم بود و از مظلومان کشورش حمایت می کرد .
سالها رنج کشید و تبدیل به قهرمانی جهانی شد . زنی که جایزه صلح نوبل را گرفت تا نمادی باشد برای رهایی از بند ظلم و ستم حاکمان نظامی میانمار …
بالاخره کشورش رها و خودش رهبر شد .
و اما این روزها ، ما مسلمانان شاهد حضور آنگ سان سوچی هستیم که هیچ شباهتی به آن زن مبارز آزاده ندارد . وقتی کسی تبدیل به نماد صلح می گردد . یعنی صلح و آرزوی جهانی بدون خشونت در تک تک سلولهایش جاری و ساری است . اما این روزها حال مسلمانان میانمار خراب است و حال حانم سوچی خوب خوب است .
حال ، مسلمانان هموطنش همانهایی که سالها امید به رهایی بانوی صلحشان از بند داشتند تا بیاید و آنها را هم برهاند وحشتناک است اما این بانو در کمال آرامش است .
کشتار جمعی مسلمانان میانمار ، جنایتی نیست که بر کسی پوشیده باشد اما بانوی صلح آنها ، آنها را تروریست می نامد .
کودکان مسلمان تنها به جرم تفاوت در دین و قبیله شان زنده زنده در آتش خشم و تعصب بودائیان می سوزد اما هیچ صدایی از این خانم صلح دوست نماد صلح جهانی بر نمی آید .
آیا به جایزه صلح نوبل باید شک کرد و یا به انسانهای نماد آن ؟!
اما هرچه که باشد امروز حال مردمی در آنسوی جهان خراب خراب است و حال خیلی ها خوب خوب … و باید به این انسانیت اینها شک کرد .
تنها می توان گفت که آنگ سان سوچی یک حباب از صلح و انسانیت بود که ترکید نه یک انسان انسان که می توانست خود را در قلب همه بشریت تا ابد زنده نگه دارد.
سیدعلاالدین حیدری
مشاور و معین استاندار کرمانشاه در اورامانات
دیدگاه