طلوع کرمانشاه- تعریف و تمجید همیشه کارساز نیست و این انتقاد و نقدپذیری است که یک اداره و یا سازمان را به سمت تعالی و پیشرفت سوق می دهد.
نقدی که به دور از دغدغههای شخصی باشد و براساس مشاهدات و ارزشیابی عملکرد انجام شود، موجب تحرک و پیشبرد اهداف می شود.
بیش از شش ماه است که از زلزله ویرانگر کرمانشاه می گذرد و هنوز تلاش برای آبادانی ویرانه ها ادامه دارد.
آری، برخی از سازمان ها همچون بهزیستی در این بین خوب درخشیدند، همه می دانیم که این سازمان در نخستین ساعات از وقوع زلزله به یاری مددجویان و مردم آسیب دیده شتافت و در نهایت ۱۲هزار و ۶۰۰ مددجو در ۹ شهرستان زلزله زده را زیرپوشش خدمات خود درآورد.
مدیرکل محترم اداره بهزیستی استان، بارها از طریق برگزاری نشست های خبری و تریبون های متعدد اعلام کرده که امدادگران بهزیستی کرمانشاه در زلزله ۱۱۸ معلول را شناسایی کرده اند، تیم های روانشناسی و مددکاری به سمت مناطق زلزله زده اعزام شده، طرح غربالگری در مناطق زلزله زده با ۵۳ گروه فعال تداوم دارد و بسیاری از اقدامات که در این مطلب نمی گنجد.
با این حال نباید صرف پرداختن به این بحران، مانع از توجه کافی به دیگر آسیب های حاد اجتماعی شهر آنهم دو گروه آسیب پذیر زنان و کودکان این دیار شود.
از آمار که بگذریم رشد روزافزون کودکان کار و خیابانی در شهر برکسی پوشیده نیست و معضل جدید رشد زنان زباله گرد در شهر درد دیگری بر دردهای اجتماعی اضافه کرده است.
مدیرکل بهزیستی استان در آخرین مصاحبه مطبوعاتی خود به صورت سربسته اعلام کرد که در سال گذشته ۳۲ نفر از کودکان کار توانمند شدند و پرونده مددکاری گرفته اند، این در حالیست که بیش از ۷۰۰ کودک کار در استان وجود دارد و باید پرسید روند شناسایی و توانمندسازی این کودکان در مقایسه با گسترش روزافزون آنان چرا به کندی صورت گرفته و در واقع کارایی مراکز توانمندسازی این کودکان تا چه اندازه موثر بوده است؟
قبول داریم که نه تنها بهزیستی بلکه ادارات دیگری در امر توانمندسازی و ساماندهی این دو قشر آسیب پذیر مسوول هستند ولی سهم بهزیستی به عنوان یک ارگان اجتماعی و مردمی که صفر تا صد ساماندهی کودکان کار و خیابانی را برعهده دارد، بسیار پررنگ است.
مسئولان و مدیران محترم اداره بهزیستی استان لطفا شفاف سازی کنند که انجام این اقدامات و بیان آمارهای متعدد تا چه اندازه در کاهش و ساماندهی این کودکان کارساز بوده و اگر این طور هست چرا روز به روز شاهد افزایش کودکان خردسال در خیابان های شهر هستیم موضوعی که هر شهروند آن را می بیند و نمی توان نبود و یا کاهش آن را انکار کرد.
توانمندسازی ۸۵۰ نفر از زنان سرپرست خانوار از دیگر موفقیت های اعلام شده از سوی بهزیستی استان در سال گذشته است، که باز این سوال پیش می آید که سهم زنان بی سرپرست آلوده به مواد مخدر، که برای امرارمعاش به دنبال لقمه ای نان در بین ضایعات و نخاله ها هستند چه می شود و برای پیشگیری این بحران و توانمندسازی آنان چه تدبیری تاکنون به عمل آمده و چه کمپ ها با چه کارایی و عملکردی فعال شده و میزان ارایه آموزش مهارت ها و توانمندسازی برای تغییر اشتغال تا چه اندازه موفق عمل کرده است؟
زنانی که بی تفاوت در برابر نگاه سنگین و ترحم آمیز رهگذران، به دنبال فشارهای بزرگ اقتصادی و فرهنگی به زباله ها پناه می برند و با این کار خود چهره ضعف فرهنگی و بیگانگی با مهارت های زندگی، را عریان تر می کنند.
در صورت داشتن نگاهی چندبعدی و رسیدگی به آسیب های حاد اجتماعی و فرهنگی است که می توانیم بر خود ببالیم، افتخار کنیم و سرافرازانه آماری ارایه دهیم که صحت آن از طریق مشاهده کنترل آسیب در شهر بر هر بیننده هوشیار و آگاهی، بدیهی و روشن باشد.
دیدگاه