از آنجائیکه نمایشنامه از ارکان اصلی تئاتر محسوب میشود، می باید مورد توجه ویژه ای قرار بگیرد. درام همیشه بامناسبات اجتماعی سروکار دارد و عرضه واقعیت هایی است که در بین وقایع مختلف زندگی انسان برجستگی و اهمیت خاصی داردو مقصود ازآن بهره گیری فرهنگی است.
هنرخوب زیستن به معنای واقعی برای انسان معاصر وتربیت نسلهای آینده جهانی است، انتقال فکر- تجربه و پیام برای انسان در جهت رشد را در ادبیات دراماتیک می توان یافت. به اغراق نمی توان گفت که هیچ هنری چون هنر نمایش نمی تواند در جامعه بشری تاثیر گذارباشد،درک زیبائیها و ساختن دنیا بر اساس آرزو ها و خیال های انسانی برای آسایش تمام انسانهاست.
هنر تئاتر هنر فراسوی نژاد-دین-رنگ-زبان-می کوشد برای ایجاد یگانگی و وحدت انسان، بدون مرزهای جغرافیایی در عین کثرت ارتباط ایجاد کند.
ازنمایشنامه نویس ضروریات ارائه به صحنه ایی موثررا زمانی می توان انتظار داشت که بر پایه جسارت نویسنده برای خلق شجاعانه درامی باشد که محور اصلی اش طرح و بیان انسان رنج کشیده تمام قرون و اعصار باشد.
نمایشنامه نویس در نگارش اثری دراماتیک باید بگونه ای عمل کند که مخاطبان گسترده در پهنای کره خاکی تماشاگر و شاهد عظمت و پایداری مقاومت در برابر هر گونه پلیدی باشند، نمایشنامه نویس باید معمار فرهنگی و حقیقت جوی آگاهی باشد، که رسالت انسانی و تعهد خود را لحظه ایی فراموش نکند و جایگاه شریفش را نه به نام بفروشدو نه به نان زیرا وی اهل معامله نبوده و نخواهد بود.
نمایشنامه سند اعتراض به پلشتی ها – نامردمی ها و تأیید شعور و معرفت همواره در حال ارتقاء تمام انسان ها ست.
آنان که می نگارند، حق را می کاوند تا به کشفیات نوی برسند, که ریشه در اصالت بشر دارد همواره در هر لحظه و مکان.
به استناد گفته برتولد برشت نویسنده نمایشنامه های ارزشمند دنیا ” آنکس که حقیقت را نمیداند بی شعور است وآنکس که می داند و انکار می کند تبهکار”
داریوش گراوندی / کرمانشاه /خرداد ماه ۱۳۹۷
دیدگاه