پنج شنبه, ۱۳ اردیبهشت , ۱۴۰۳ Thursday, 2 May , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 20851 تعداد نوشته های امروز : 1×

آخرین خبرها

بودجه ۱۴۰۳ شهرداری کرمانشاه به سرانجام رسید کلیات بودجه ۱۴۰۳ شهرداری کرمانشاه تصویب شد هیچ دستگاهی به دستگاههای دیالیزی کرمانشاه اضافه نشده است/ منتظر تحقق وعده استاندار برای اهدای زمین هستیم آخر هفته بارانی برای کرمانشاهیان/دمای هوا کاهش می‌یابد غرق شدن نوجوان ۱۴ ساله در سرپل ذهاب برای مقابله با «سقط» همه دستگاه‌ها پای کار بیایند کتمان موضوع و یا بیان ناقص آن موجب شبه سازی در اذهان می شود/ سخنان رییس شورای شهر درخصوص بودجه شهرداری کذب است/تحقق ۷۰درصدی بودجه شهرداری کرمانشاه نرخ جدید کرایه اتوبوس و تاکسی درون شهری اعلام شد گوشت دام کرمانشاه بالاترین کیفیت را دارد/مافیای دام موجب گرانی گوشت می شود ۴۱ نقطه حادثه خیز در جاده‌های کرمانشاه ایمن شد توافقات امیدبخش برای راه آهن کرمانشاه – خسروی و قطار شهری ۹۵درصد متقاضیان کارت ملی خود را دریافت کرده اند ثبت ۳۰ حادثه کوهستان از ابتدای امسال در کرمانشاه تبریک شهردار کرمانشاه به مناسبت روز شوراها سامانه بارشی قوی در راه کرمانشاه خطراتی که «روغن کرمانشاهی» را تهدید می‌کند تلاش برای جهش تولید در دیم زارهای کرمانشاه /طرح های راکد و بحران زده کشاورزی باید فعال شوند مقابله با حفر چاه های غیرمجاز در کرمانشاه تشدید می شود ‌ویزیت پزشکان‌ در کرمانشاه چند؟ یک روانپزشک نسبت به مصرف خودسرانه داروهای خواب‌آور هشدار داد

“محیط زیست ایران،داغدار شد”
06 شهریور 1397 - 10:07
شناسه : 8702
5
طلوع‌‌کرمانشاه :

خسته ام.خسته از خبرهای مرگ.خسته از مویه های درد و اندوه.خسته از تسلیت،ابراز همدردی و اشک.عزم آن داشتم که دیگر مرگی را تسلا نگویم،در سوگی اشک نریزم و هیچ صفحه سفیدی را در فراق یار سیاه نکنم.اما مگر می شود برای شریف باجور خطی ننوشت؟مگر می توان توسن سرکش قلم را مهار زد؟صدای باجور در جنگل های زاگرس،در شاخ و برگ درختان بلوط،در رگ و ریشه خاک کردستان،در زمزمه سراب ها و چشمه سارها،در حنجره پرندگان خوش صدا و در پوست و خون حیات وحش ما،طنین انداز است.مگر می توان چشم و گوش بر این جلوه و نوا بست؟

پ
پ

✍بهمن ویسی/معلم نمونه کشوری

هنر باجور و یارانش،جدال دلیرانه با آتش،خشکسالی،آلاینده ها و شکارچیان بی رحم بود و دست خالی و بی توش اما پر توان و سختکوش در جبهه نبرد با نابودگران محیط زیست،بر پیمان خود استوار و با بذل جان شیرین و خون سرخ در این کارزار پاک،جاودانه شدند.همگان می دانند که نفس های محیط زیست ایران به شماره افتاده است.جنگل،رود،تالاب
،کوه،دشت،آب های زیرزمینی ،گونه های جانوری،خاک،هوا و دریا در سراشیبی انهدام است.نه اعتبارات دولتی جوابگوست و نه فرهنگ و بنیان های اخلاقی ما،نشانی از دغدغه و نگرانی برای پاسداشت و نجات محیط زیست دارد.دریغا که دریادلان و پاکباختگانی چون باجور،انگشت شمارند و تا زمانی که فرهنگ صیانت از محیط زیست و دلسوزی برای آب و خاک، در این سرزمین نهادینه نشود؛هیولای خونریز کمر به قتل و نابودی تمدن ایرانی بسته،روز به روز به سرزمین ما نزدیک تر خواهدشد.شاید غریو دلاورانه چهار مرد مریوان در کارزار با آتش بی رحم و خانمان سوز،ما را از خواب غفلت بیدار نماید.
مرگ پروانه های سوخته بال مریوان را به آب و خاک و هوا و مردم داغدار ایران تسلیت می گویم.

دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.