یکشنبه, ۴ آذر , ۱۴۰۳ Sunday, 24 November , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 21688 تعداد نوشته های امروز : 0×

آخرین خبرها

بسته‌های تشویقی برای نوسازی بافت‌های فرسوده کرمانشاه کیهان کلهر ۶۱ ساله شد / مردی که با موسیقی حرف می‌زند مشکل حقوقی شهربازی کرمانشاه حل شده و تا پایان سال به سرمایه‌گذار واگذار می‌شود افزایش میزان شیوع ویروس اچ ‌پی‌ وی در سایه سکوت و انکار ورود سامانه بارشی به کرمانشاه از فردا/ پیش‌بینی افت ۱۰ درجه‌ای دما از گمنامی کوچه‌ها تا عدم تخصیص اعتبار داشتن تیمی در لیگ برتر فوتبال باشگاه های کشور، کمترین حق کرمانشاهیان است/با قدرت در جام حذفی حاضر می شویم سکونت‌گاه‌های غیررسمی معضل شهری کرمانشاه ۷۰۰ نفر از مفاخر و نام‌آوران ۳۰۰ سال اخیر کرمانشاه معرفی می‌شوند «هشیلان»، پشت در کنوانسیون رامسر جزئیات نحوه اسقاط خودروهای فرسوده اعلام شد کاهش ۷ درصدی بارش‌های کرمانشاه/ ورود موج ناپایدار از اواسط هفته آینده خانه «آیت‌الله نجومی» موزه می‌شود یک کارگاه غیرمجاز ساخت روغن‌های تقلبی در کرمانشاه کشف شد کاراته کای کرمانشاهی عازم مسابقات جام جهانی کاراته در اسپانیا شد هوای کرمانشاه در وضعیت «ناسالم برای گروه‌های حساس» قرار گرفت ۲ مکان جدید برای نگهداری معتادان متجاهر کرمانشاه ایجاد می‌شود ۹۰ درصد حمام‌های تاریخی سنقر دچار دخل و تصرف شده‌اند «سراب یاوری» کرمانشاه مجموعه گردشگری می‌شود گرمخانه‌های استان کرمانشاه آماده ارائه خدمات هستند

“محیط زیست ایران،داغدار شد”
06 شهریور 1397 - 10:07
شناسه : 8702
8
طلوع‌‌کرمانشاه :

خسته ام.خسته از خبرهای مرگ.خسته از مویه های درد و اندوه.خسته از تسلیت،ابراز همدردی و اشک.عزم آن داشتم که دیگر مرگی را تسلا نگویم،در سوگی اشک نریزم و هیچ صفحه سفیدی را در فراق یار سیاه نکنم.اما مگر می شود برای شریف باجور خطی ننوشت؟مگر می توان توسن سرکش قلم را مهار زد؟صدای باجور در جنگل های زاگرس،در شاخ و برگ درختان بلوط،در رگ و ریشه خاک کردستان،در زمزمه سراب ها و چشمه سارها،در حنجره پرندگان خوش صدا و در پوست و خون حیات وحش ما،طنین انداز است.مگر می توان چشم و گوش بر این جلوه و نوا بست؟

پ
پ

✍بهمن ویسی/معلم نمونه کشوری

هنر باجور و یارانش،جدال دلیرانه با آتش،خشکسالی،آلاینده ها و شکارچیان بی رحم بود و دست خالی و بی توش اما پر توان و سختکوش در جبهه نبرد با نابودگران محیط زیست،بر پیمان خود استوار و با بذل جان شیرین و خون سرخ در این کارزار پاک،جاودانه شدند.همگان می دانند که نفس های محیط زیست ایران به شماره افتاده است.جنگل،رود،تالاب
،کوه،دشت،آب های زیرزمینی ،گونه های جانوری،خاک،هوا و دریا در سراشیبی انهدام است.نه اعتبارات دولتی جوابگوست و نه فرهنگ و بنیان های اخلاقی ما،نشانی از دغدغه و نگرانی برای پاسداشت و نجات محیط زیست دارد.دریغا که دریادلان و پاکباختگانی چون باجور،انگشت شمارند و تا زمانی که فرهنگ صیانت از محیط زیست و دلسوزی برای آب و خاک، در این سرزمین نهادینه نشود؛هیولای خونریز کمر به قتل و نابودی تمدن ایرانی بسته،روز به روز به سرزمین ما نزدیک تر خواهدشد.شاید غریو دلاورانه چهار مرد مریوان در کارزار با آتش بی رحم و خانمان سوز،ما را از خواب غفلت بیدار نماید.
مرگ پروانه های سوخته بال مریوان را به آب و خاک و هوا و مردم داغدار ایران تسلیت می گویم.

دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.