به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طلوع، زلزله کرمانشاه، تن ایرانیها را لرزاند. هنوز ترس از زلزله در مناطق غرب کشور شیوع دارد و اگر نخواهیم خوشبینانه به موضوع نگاه کنیم، خطر وقوع بحرانی مشابه در دیگر نقاط کشور، چندان دور از ذهن نیست. در این بین، مدیریت بحران نهچندان رضایت بخش در زلزله اخیر هم این ترس را مضاعف کرده است.
زلزله غرب کشور و عملکرد ضعیف ستاد مدیریت بحران در هماهنگ کردن جریان کمکرسانی، اتفاق هشداردهندهای است که بیم تکرار آن وجود دارد.
گرچه کارنامه مردم و بسیاری از نهادهای امدادرسان در جریان زلزله استان کرمانشاه، کارنامه قابل قبولی است، اما مدیریت بحران نتوانست در زلزله اخیر، کارآمدی خود را اثبات کند.
به طور مثال در زلزله گذشته شاهد بودیم همچنان بسیاری از نهادهای مردمی، نهادهای نظامی، سازمانهای امدادرسان و دیگر گروههای یاریدهنده، هر کدام به شکلی جداگانه به یاری زلزلهزدگان شتافتند، بیآنکه منتظر مدیریت بحران باشند.
اگر مدیریت بحران از آمادگی کامل برای مواجهه با زلزله برخوردار بود، میتوانست در همان چند ساعت اول وقوع زلزله که به عنوان زمان طلایی برای امدادرسانی شناخته میشود، نقش تعیینکنندهای داشته باشد و از وقوع تلفات بیشتر جلوگیری کند، اما این سازمان به دلیل عملکرد ضعیف در بحران و عدم اثبات کارآمدی خود، نتوانست رهبری مدیریت بحران را در دست بگیرد.
خلأ شایستهسالاری در مدیریت بحران
برخی مسئولان مدیریت بحران معتقدند چون نهادهای متعددی برای امدادرسانی در مناطق بحرانزده حضور پیدا میکنند و هیچ کدام از این نهادها هم با ستاد مدیریت بحران به طور کامل هماهنگ نیستند، همین مساله موجب موازی کاری و اتلاف انرژی شده است، اما علیرضا سعیدی، کارشناس مدیریت بحران و دبیرکل جمعیت کاهش خطرات زلزله ایران این استدلال را کاملا غلط میداند و میگوید: اینکه نهادهای مختلف به میدان میآیند و هر کدام برای کمک به رفع بحران، پیشقدم میشوند، اتفاقا ظرفیت بسیار مطلوبی است که باید قدر آن را بدانیم، ولی مشکل اینجاست که ستاد مدیریت بحران نمیتواند از این ظرفیت عظیم بخوبی بهره ببرد و با متهم کردن دیگر سازمانها، فرافکنی میکند.
سعیدی و تیم همراهش به عنوان اولین گروه آواربرداری در زلزله استان کرمانشاه حضور داشتهاند و هم اکنون نیز در مناطق زلزلهزده غرب کشور، مشغول خدمترسانی هستند.
او معتقد است: بزرگترین مشکل مدیریت بحران کشور این است که شایستهسالاری وجود ندارد و بسیاری از مسئولان ستاد مدیریت بحران، دانش و تجربه کافی برای مدیریت بحران ندارند. حتی گاهی شاهدیم که بدون شایستهسالاری، مدیران و مشاورانی در ستاد مدیریت بحران منصوب میشوند که کوچکترین دانش و تجربهای در حوزه مدیریت بحران ندارند و صرفا به دلیل برخی روابط، حتی مسئولیتهای کلان در مدیریت بحران کشور گرفتهاند.
به گفته سعیدی، طبیعی است که وقتی سازمانی میخواهد به یک منطقه بحرانزده کمک کند، ولی میبیند که ستاد مدیریت بحران در آن منطقه از علم کافی برای مدیریت بحران برخوردار نیست، ترجیح میدهد خودش رأساً اقدام کند و با ستاد مدیریت بحران هماهنگ نباشد، چون میترسد که زمان و انرژیاش هدر برود و خروجی کار هم مطلوب از آب درنیاید.
انتقاد دیگری که سعیدی به مدیریت بحران کشور وارد میداند، این است که مدیریت کلانی برای بحران وجود ندارد و نهادی بالادستی برای هماهنگی مطلوب بین فعالیت نهادهای امدادی وجود ندارد. / جام جم
دیدگاه