به گزارش سلامت نیوز به نقل از هلث نیوز، سازمان بهداشت جهانی تخمین می زند که ۲۶۴ میلیون نفر در سراسر جهان در هر سنی از افسردگی رنج می برند. اگرچه میزان بروز افسردگی از کشوری به کشور دیگر متفاوت است، اعتقاد بر این است که ۴٫۴ درصد از جمعیت جهان را تحت تأثیر قرار می دهد.
افسردگی: علل و علائم
افسردگی ناشی از ترکیب پیچیده ای از عوامل اجتماعی، روانی و بیولوژیکی است که با یکدیگر تعامل دارند. کسانی که تجربیات منفی زندگی (مانند بیکاری، از دست دادن یکی از عزیزان یا تجربیات آسیب زا) داشته اند، بیشتر مستعد ابتلا به افسردگی هستند.
برخی از علائم رایج افسردگی عبارتند از:
- احساس غم و ناامیدی مداوم
- کاهش علاقه به چیزهایی که قبلاً از آنها لذت می بردید.
- مشکل در تمرکز و تصمیم گیری
- از دست دادن اشتها و اختلال در الگوهای خواب
- خستگی مداوم
- احساس بی ارزشی، ناامیدی یا گناه
- افکار آسیب رساندن به خود یا خودکشی
- ناتوانی در لذت بردن از همراهی با افراد دیگر منجر به انزوای اجتماعی می شود.
افسردگی می تواند از نظر شدت و مدت متفاوت باشد و می تواند به طرق مختلف ظاهر شود. برخی از افراد ممکن است علائم خفیف داشته باشند، در حالی که برخی دیگر ممکن است علائم شدیدی داشته باشند که به طور قابل توجهی بر زندگی روزمره تأثیر می گذارد. برخی از افراد ممکن است دوره هایی از افسردگی داشته باشند که می آیند و می روند، در حالی که برخی دیگر ممکن است افسردگی مزمن داشته باشند که ماه ها یا سال ها طول می کشد.
افسردگی در یک رابطه
افسردگی یک مانع مهم برای حفظ یک رابطه موفق است. زندگی با افسردگی تقریباً هر بخش از زندگی یک فرد را بسیار سخت تر از آنچه باید باشد می کند.
در برخی موارد، افسردگی منجر به انزوا، سوء مصرف مواد یا روابط خارج از چهارچوب ازدواج می شود که تأثیر مخربی بر فرد و رابطه خواهد داشت. افسردگی بیشتر مشکلات عاطفی و رفتاری ایجاد می کند وهمچنین می تواند استدلال شناختی را مختل کند.
زمانی که افسرده هستید، تصمیم گیری، حل مشکلات و درک چیزها به شیوه ای مثبت دشوار است که می تواند برای شریک زندگی گیج کننده باشد.
اینکه بتوانید در مورد افسردگی خود با شریک زندگی خود صحبت کنید و اینکه آنها به عنوان پشتیبان و حامی شما عمل کنند – در دراز مدت برای رابطه مفید خواهد بود.
بیشتر بدانید: رایج ترین علائم افسردگی که باید به آن توجه کنید
تاثیر بر یک رابطه
تحقیقات نشان داده است که وقتی یکی از شرکا افسردگی داشته باشد، می تواند تأثیر قابل توجهی بر رابطه بگذارد. مطالعات نشان داده است که زوج هایی که در آنها یکی از زوجین افسردگی دارد، ممکن است موارد زیر را تجربه کنند:
- کاهش رضایت از رابطه و افزایش تعارض رابطه
- افزایش استرس و تنش
- کاهش سطح ارتباط و صمیمیت
- خطر جدایی یا طلاق بیشتر می شود
با این حال، مطالعات همچنین نشان می دهد که اگر یک شریک مبتلا به افسردگی کمک دریافت کند، رابطه می تواند بهبود یابد.
روش های درمانی می تواند شامل مشاوره، دارو یا ترکیبی از هر دو باشد. هنگامی که یک شریک افسردگی تحت درمان قرار می گیرد، علائم افسردگی کاهش می یابد و عملکرد رابطه بهبود می یابد.
تحمل خلق های افسردگی سخت است
افراد مبتلا به افسردگی خفیف تا متوسط اغلب می توانند عملکرد بسیار خوبی در جامعه داشته باشند. آنها هنوز هم می توانند به سر کار یا مدرسه بروند، از فرزندان خود مراقبت کنند و سایر مسئولیت ها را انجام دهند. با این حال، «خلق و خوی پایین» آنها از شادی، قطع ارتباط و بی علاقگی می تواند زندگی با آنها را به ویژه چالش برانگیز کند. ممکن است یک زوج همیشه تشخیص ندهند که نظرات و انتقادات تلخ بیانگر افسردگی است.
چرا باید درباره افسردگی به همسرتان بگویید؟
صحبت کردن با شریک زندگی در مورد افسردگی می تواند دلهره آور باشد، زیرا شما عمیق ترین آسیب پذیری و نقطه ضعف خود را آشکار می کنید. با این حال، اجازه دادن به خود برای آسیب پذیر بودن می تواند اعتماد و حس ارتباط را افزایش دهد، که اجزای حیاتی برای یک رابطه موفق هستند.
دلایل متعددی وجود دارد که چرا ممکن است به شریک زندگی خود در مورد افسردگی خود بگویید:
- با به اشتراک گذاشتن تجربه خود با شریک زندگی، آنها می توانند درک بهتری از آنچه در حال گذراندن آن هستید به دست آورند و از شما حمایت مؤثرتری ارائه کنند.
- صادق بودن در مورد احساسات می تواند به سطح عمیق تری از صمیمیت و اعتماد در رابطه شما منجر شود.
- هنگامی که شریک زندگی شما درک بهتری از مبارزات شما داشته باشد، می تواند همدلی و درک بیشتری از نیازهای شما داشته باشد.
- با همکاری، شما و شریک زندگیتان می توانید استراتژی های موثری را برای کمک به مدیریت افسردگی خود شناسایی و اجرا کنید.
- افسردگی می تواند باعث شود که احساس انزوا و تنهایی کنید، صحبت کردن با شریک زندگی خود در مورد آن می تواند به شما کمک کند کمتر احساس تنهایی داشته باشید.
- دریافت کمک از همسرتان کمک می کند تا رابطه شفاف تر و صادقانه تر شود و رابطه را انعطاف پذیرتر و سالم تر می کند.
بیشتر بدانید: تفاوت غمگین بودن و افسردگی چیست؟
چگونه در مورد افسردگی با شریک زندگی خود صحبت کنید
- زمان و مکان مناسب را انتخاب کنید: صحبت کردن در مورد آن قبل از آماده شدن ممکن است طاقت فرسا باشد، بنابراین مطمئن شوید که اعتماد وجود دارد و به خود یادآوری کنید که با اشتراک گذاری در حال انجام یک کار مثبت هستید. زمانی را انتخاب کنید که هر دو در یک محیط آرام و راحت هستید و هر دو آزاد هستید تا گفتگوی باز و صادقانه داشته باشید.
- صادق و رک باشید: به وضوح احساس خود را بیان کنید. در طول گفت و گو، آنها را در مورد علائم خود آگاه کنید. افکار، احساسات و عواطفی را که تجربه می کنید و همچنین رفتارهایی که ممکن است بر آنها تأثیر بگذارد، مانند فقدان اشتیاق، تمایل به ماندن در رختخواب در تمام طول روز، منزوی شدن از دوستان و خانواده و عدم علاقه را توصیف کنید.
- به دیدگاه شریک زندگی خود گوش دهید: برای شنیدن افکار و احساسات آنها باز باشید و تا حد امکان سعی کنید نسبت به آنچه باید برای آنها باشد حساس و همدل باشید. سعی کنید حالت دفاعی نداشته باشید. به یاد داشته باشید، هیچ کس برای این وضعیت مقصر نیست و هر دو شما بهترین کار را انجام می دهید.
- در مورد چیزی که نیاز دارید مشخص باشید: به جای تعمیم یا مبهم بودن، آنچه را که از شریک زندگی خود برای احساس حمایت نیاز دارید، روشن کنید. به عنوان مثال، به آنها بگویید محرک هایی که اضطراب یا افسردگی شما را بدتر می کنند را بشناسند. آیا راهبردهای مقابله ای وجود دارد که شریک زندگی شما بتواند به شما کمک کند؟
- با هم راه حل پیدا کنید: برای یافتن راه هایی برای حمایت از یکدیگر و مدیریت افسردگی خود با یکدیگر همکاری کنید.
- به آنها یادآوری کنید: که دوستشان دارید و از آنها قدردانی می کنید.
به طور خلاصه، بحث در مورد افسردگی خود با همسرتان می تواند به او کمک کند تا شما را بهتر درک کند و از شما حمایت کند.
می تواند به سطح عمیق تری از صمیمیت و اعتماد منجر شود.
می تواند احساس انزوا را کاهش دهد و می تواند به شما کمک کند در صورت نیاز به دنبال کمک حرفه ای باشید؛ همچنین رابطه را بهبود می بخشد و آن را انعطاف پذیرتر و سالم تر می کند.
دیدگاه