به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طلوع، حاشیه نشینی، زاغه نشینی، آلونک نشینی، کوخ نشینی ،کپرنشینی، جملگی مترادف یکدیگر هستند اگر بخواهیم تعریفی از این اصطلاح اراِئه دهیم و در وهله ی اول افرادی که در این مناطق اسکان دارند را هدف قرار دهیم باید گفت حاشیه نشینان کسانی هستند که در محدوده ی اقتصادی شهر زندگی میکنند ولی جذب نظام اقتصادی و اجتماعی آن نشده اند.
حاشیه نشینان کسانی هستند که به دلیل بضاعت کم مالی با توجه به توان اقتصادی، نتوانسته اند خود را با ساکنین متن نشین تطبیق دهند این عدم سازگاری اجتماعی سبب نفی آنها به مناطقی است که بتوانند زمینه ی جذب آنها را فراهم کند.
حاشیه نشینی زائیده وجود ویژگی نابرابری در روابط اجتماعی مسلط بر جامعه است. شدت اختلاف بین سکونت گاه ها که باعث می شود عده ای شهرنشین و عده ای روستا نشین وعده ای دیگر حاشیه نشین شوند، که این شدت اختلاف بستگی به میزان شدت در تمرکز گرایی روابط اجتماعی دارد.هرچه از میزان تمرکز گرائی کاسته شود از گسترش و شدت اختلاف بین انواع سکونت گاها کاسته می گردد.
عوامل موثر درپیدایش حاشیهنشینی
در خصوص ایجاد پدیدهی حاشیهنشینی علل مختلفی موثر است که از آن جمله میتوان به کمی درآمد روسای خانوار و بهای زیاد زمین و هزینهی ساخت و ساز رسمی و گرانی اجاره بها، دافعههای مبدا(مثل بیچیزی، نداشتن زمین) سبب گریز ساکنان آن از زادگاههای خویش و سرازیر شدن آنها بسوی شهرها میشود و هزینهی زیاد زندگی شهری سبب پدید آمدن کانونهای حاشیهنشینی میشود. عامل دیگر قطعهبندیهای بزرگ زمین است که سبب افزایش قیمت زمین شده و امکان خرید زمین توسط افراد کم درآمد و کم بضاعت گرفته میشود و بهناچار به مناطق حاشیهنشینی پناه میبرند، اشاره کرد.
فقدان منطقهبندی و کاربری نامناسب زمین از دیگر علل است اگر شهرها بهصورت مناسب منطقهبندی و توسعه نیابند زمینه برای ساخت و سازهای غیرمجاز فراهم میشود و محلات زاغهنشینی بوجود میآید. همچنین چنانچه زمینهای مناسب برای خانهسازی به کاربری صنایع و یا دیگر موارد کاربری اختصاص یابد ممکن است محلات فقرنشین شکل بگیرند.
در شکلگیری مناطق حاشیهنشینی حداقل در گسترش آن نقش و تاثیر عملکرد ادارات و دستگاههای دولتی و عمومی را نباید نادیده گرفت.
ویژگی های مناطق حاشیهنشین
عمدهترین نماد جهانی حاشیهنشینی سیمای نامطلوب آن است که احساس و وجدان و دیدگان آدمی را میآزارد، ساختمانهای تخریب و فرسوده شده نشان میدهد. گذرگاهها و معابر پرپیچ و خم و کم عرض است و اغلب راه دسترسی خودروهای امداد اعم از آتشنشانی، اورژانس و پلیس در مواقع بروز حوادث و خطرات وجود ندارد.
حاشیهنشینها فاقد بهداشت عمومی و خصوصی در حد و اندازهی استانداردهای جهانی و حتی ملی هستند و اقدام علیه بهداشت عمومی و محیط زیست در چنین مناطقی شایع است. انباشت زبالهها و عدم جمعآوری آنها، جریان فاضلاب منازل در کوچهها و عدم دفع بهداشتی آن، آلودگیهای صوتی و آلودگی هوا و… در این محلات مشهود است. اکثر خانوادههای حاشیهنشین شغل رسمی برای تامین معاش خود ندارند و چون این افراد اغلب فاقد مهارت و تخصص و سرمایهگذاری هستند به مشاغل کاذب و بعضاً مجرمانه رو میآورند.
تأثیر حاشیهنشینی بر امنیت اجتماعی
حاشیهنشینها جزو مناطق مستعد ارتکاب جرم هستند، فقدان نظارت امنیتی کافی وجود شمار فراوانی از افراد نیازمند و بیکار، سواد اندک، فقدان روشنایی کافی در معابر و وضعیت جغرافیایی برخی مناطق همه سبب میشود مجرمان به راحتی در آنجا پناه گیرند و تا زمانی که این عوامل زمینهساز وجود داشته باشد این مناطق بالقوه جرمخیز میمانند.
جوانان حاشیهنشین با فرهنگ ویژه روزها عازم مرکز شهر میشوند تا کاری دست و پا کنند. با توجه به فقدان تخصص و آموزش کافی، عمدتاً به مشاغل کاذب میپردازند و به این ترتیب بهصورت زائدهی فعالیتهای شهری در میآیند. این مشاغل غیرتخصصی و زائد خود به عنوان یک عامل سوقدهنده بسوی جرم عمل میکنند. بهطور مثال در یک مطالعه مربوط به مشاغل افراد معتاد، همهی افراد نمونه مشاغل کاذب و غیر تخصصی داشتند.
راهکارهای مناسب برای جلوگیری از گسترش حاشیهنشینی
در برخورد با پدیدهی حاشیهنشینی باید به جای توجه به معلول، بروز علتها را بررسی کرد و با برنامهریزی جامع و علمی برای برطرف کردن این پدیده تلاش کرد. بنابراین امکان از میان بردن این معضل اجتماعی وجود دارد به شرط اینکه شناخت و برنامهریزی علمی جانشین برنامهریزی مقطعی، ظاهری و یا ساده پنداری شود.
اختلاف سطح توسعه در زمینههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میان شهر و روستا یکی از عوامل عمده مهاجرت روستاییان به شهرها و در نتیجه بروز گسترش پدیدهی حاشیهنشینی است و تا زمانی که این اختلاف سطح از میان نرود، همچنان مهاجرت از روستا به شهرها و نیز ایجاد مناطقی به نام حاشیه ادامه دارد.
در زمینههای چهارگانه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی باید اول اولویت با روستاها باشد تا اختلاف سطح توسعه از میان برود و پس از اینکه در زمینههای یاد شده میان شهرها و روستاهای کشورمان به سطحی برابر دست یافتیم آنگاه میتوانیم بهطور مساوی شهرنشینان و روستاییان را از امکانات توسعه بهرهمند کنیم. در صورت محقق شدن این هدف، روستاییان بهصورت تودهای، نیازی به مهاجرت به شهرها برای خود نمیبینند.
نتیجه گیری:
حاشیه نشینی یک معضل کلان شهر ی می باشد که نشان دهنده ضعف در ساختار اجتماعی و اقتصادی است. برای جلوگیری از تاثیرات سوء این پدیده علاوه بر تلاش در جهت اصلاح این ساختارها باید راهکارهایی جهت جلوگیری از گسترش بیدرنگ آن نمود و البته با توجه به اثرات مخرب حاشیه نشینی بر شهر، کاهش مشکلات حاشیه نشینان خصوصاَ در زمینه های اشتغال – فرهنگ و بهداشت باید نقش پررنگی در مدیریت کلان شهر ی داشته باشد.
بهبود وضعیت حاشیه نشینان بدون توجه و همکاری سازمان های دولتی و عمومی خصوصا شهرداری ها امکان پذیر نخواهد بود . برخی از صاحب نظران معتقدند وجود مراکز مشابه شهرداری ها که زیر نظر خود شهرداری دراین مناطق می تواند به میزان چشم گیری بر افزایش سطح کیفی مناطق حاشیه نشین مؤثر واقع گردد. موضوع حاشیهنشینی، از معضلات شهریست که از حیث بستر قرار گرفتن برای ارتکاب جرایم مورد توجه کارشناسان حقوقی و قضایی و جرم شناسان بوده است.
گفتنی است؛ ۴۰۰ هزار حاشیه نشین در استان کرمانشاه زندگی میکنند.
دیدگاه