بیمارستان مسیح کرمانشاه

پس از بلانش ویلسون دکتر پاکارد  به ریاست بیمارستان می‌رسد. وی که پیش از این در میان نستوریان ارومیه فعالیت می‌کرد، در پی درگیری‌های میان ایرانیان و روسها، پس از وقفه‌ای کوتاه فعالیتهایش را در کرمانشاه و با بنای بیمارستان وست مینستر از سر می‌گیرد. دکتر پاکارد در ۱۹۴۳ بازنشسته شد و پس از او دکتر باسدیکر ریاست بیمارستان را به عهده داشت. دکتر مرادیان آخرین رئیس این بیمارستان بود که بعدها به بیمارستان مسیح و بیمارستان دکتر مرادیان هم معروف شد. این اثر در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۹۱۴۴ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است

بیمارستان مسیح کرمانشاه

 

در این میان باید گفت سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی وگردشگری به عنوان نهادی دولتی که مسئول حفظ این دسته از آثار تاریخی و معنوی کشور به شمار می‌رود، در مرکز انتقادها قرار دارد. هرچند منابع مالی لازم برای تملک، مرمت و نگهداری تعداد وسیع بناهای تاریخی موجود در اقصی نقاط کشور تناسبی با ردیف بودجهتخصیص‌یافته به سازمان میراث فرهنگی ندارد و نمی‌توان انتظار داشت که این سازمان در چنین مواردی خود راسا مالکیت این بناهای تاریخی با ماهیت معنوی را احصا کند، اما حداقل انتظار موجود از سازمان، حمایت‌های معنوی برای حفاظت از این بناها است. به علاوه، در سال‌های اخیر بخش اعظم بودجه اختصاص‌یافته به این سازمان به بخشمیراث فرهنگی آن تعلق پیدا کرده که دست سازمان را برای مدیریت این بناها، کوشش برای نگهداری و واگذاری آنها بهبخش خصوصی که با دست نبردن در بنا کاربری تجاری در آن تعریف کند، به مقدار کافی باز می‌گذارد. همه اینها درحالی است که در کشورهای دیگر اغلب خانه مفاخر هنری، فرهنگی، علمی و ادبی به پاتوق‌هایی برای گردهمایی افراد بدل می‌شود و گردشگران بسیاری را نیز به خود جذب می‌کند. کارشناسان  راه حل هایی را برای جلوگیری خطر تخریب از بناهای ارزشمند پیشنهاد می‌کنند؛ ایجاد دادگاه میراث فرهنگی، واگذاری بناهای تحت تملک دولتبه بخش خصوصی دارای صلاحیت و در نهایت ایجاد فرهنگ احیا در میان مالکان خصوصی بناهای ارزشمند تاریخی.

بیمارستان مسیح کرمانشاه

هرچند برای خرید و تملک چنین بناهایی که تعداد بسیارشان در شهرها و روستاهای مختلف کشور از شمارش خارج است، سازمان میراث فرهنگی بودجه محدودی دارد، اما همین میزان بودجه کنونی دست این نهاد را برای کمترین اقدام‌هایی که حافظ شأن این بناها باشد باز می‌گذارد. کارشناسان و صاحب‌نظران بارها پیشنهاد کرده‌اند که این سازمان می‌تواند بناهایی را که مالکیت دولتی دارند با احراز صلاحیت به بخش خصوصی واگذار کند تا با تعریف کاربری تجاری در دل این بناها، دست به احیای آن بزنند. همچنین با ارائه آموزش‌های لازم به صاحبان بناهای ثبت‌شده موجودی که تحت مالکیت بخش خصوصی هستند، امکان درآمدزایی از این گونه  بناها را نشاندهند و با ارائه تسهیلاتی مالکان را متقاعد کنند که تنها راه موجود برای کسب درآمد از چنین مکان‌هایی تخریب آنها و ساخت‌وساز جدید نیست.

مضاف بر این مسائل، مشکل دیگری که به نوعی زمینه تخریب خانه نیما یوشیج را فراهم کرده است، فقدان «دادگاه میراث فرهنگی» در کشور است؛ دادگاهی که به‌طور ویژه وظیفه بررسی چنین پرونده‌هایی را داشته باشد و بتواند با نظر کارشناسی رای صادر کند. در حال حاضر نهادی که در چنین مناقشاتی میانجی می‌شود و حکم نهایی را صادر می‌کند، دیوان عدالت اداری است که شرح وظایف آن بعضا مقتضی مسائل مرتبط با میراث فرهنگینیست.

بیمارستان مسیح کرمانشاه

هرچند براساس قانون، امکان تخریب از املاکی که در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده‌اند سلب شده است، اما خروج از این فهرست نیز به معنی از دست رفتن تمام امید‌ها نبوده و  با چالش‌های دیگری نیز برای تخریب این ملک مواجه خواهند بود. با این حال معضل عدم حمایت شایسته سازمان میراث فرهنگی از بناهای تاریخی و ارزشمند کشور پابرجاست و بنا بر تجارب موفق کشورهای خارجی بهترین راه برون‌رفت از وضعیت نگران‌کننده کنونی، حمایت حداکثری دولت از حفظ و نگهداری این بناها و تعریف کاربری تجاری در دل آنها است؛ اتفاقی که با توجه به کمیت بالا و کیفیت ارزشمند ابنیه تاریخی ایران، در صورت وقوع، اثر قابل‌توجهی در توسعه گردشگری و اقتصاد کشور بر جا خواهد گذاشت.

اخبار در خطر تخریب قرار گرفتن بناهای ارزشمند تاریخی کشور در حالی مرتبا به گوش می‌رسد که بسیاری ازکشورهای جهان ارزش معنوی و اقتصادی چنین میراث‌هایی را درک کرده‌اند و با احیا، توسعه و تعریف کاربری‌های فرهنگی و گردشگری در دل آنان، موجب ایجاد اشتغال و درآمدزایی نیز شده‌اند. با اعمال چنین سیاستی، نهادهای مسوول در این کشورها در کنار توسعه گردشگری، فرهنگی و اقتصادی، با لحاظ کردن حساسیت‌های موجود، این بناها را حفظ کرده و مانع از تخریب و آسیب پذیرفتن آنها می‌شوند. همچنین مدیریت گردشگری این کشورها با به رسمیت شناختن حوزه‌های نوینی از گردشگری همچون گردشگری ادبی، توجه ویژه‌ای به احیا و حفظ خانه ادیبان و شعرای خود دارند.

بیمارستان مسیح کرمانشاه

مثالی از این سیاست را می‌توان در کشور فرانسه و در شهر پاریس یافت؛ جایی که خانه‌های کوچک و بزرگ نویسندگان و شاعرانی همچون ویکتور هوگو و اونوره دو بالزاک که روزگاری در آن زندگی می‌کردند تبدیل به موزه‌هایی شده‌اند که برای جذب گردشگر به کشور بازاریابی‌های قدرتمندی بر بستر آنها شکل می‌گیرد. اهمیت حفظ چنین میراثی در این شهر چنان بالا است که چند سال پیش خانه مارسل پروست، نویسنده نامدار فرانسوی که تخریب شده بود به‌طور کامل بازسازی شد و با توجه به اعتبار جهانی وی و تبلیغاتی که صورت گرفته، هم‌اکنون از این ملک که تبدیل به موزه شده است سالانه درآمد بالایی از گردشگران عاید شهر پاریس می‌شود.

در این شهر جذب گردشگر و درآمدزایی با استفاده از اعتبار مفاخر تنها محدود به ایجاد موزه‌هایی در خانه محل سکونت این چهره‌ها نشده و هر کافه و رستورانی در پاریس که روزگاری گذر هنرمند یا ادیبی به آن افتاده باشد، امروزه با انبوه مشتریان و گردشگرانی روبه‌رو است که بر اثر بازاریابی‌های شایسته‌ای که صورت گرفته، مشتاق دیدار پاتوق‌های چهره‌های تاریخی محبوب خود هستند. همچنین ساختمان موزه «لوور» نیز که یکی از مهم‌ترین نقاط گردشگرپذیر این شهر و حتی دنیا به شمار می‌رود، پیش ازانقلاب کبیر فرانسه یکی از کاخ‌های سلطنتی بود که دولت این کشور با حفظ این میراث ارزشمند فرهنگی و تاریخی خود، آن را تبدیل به پربازدید‌ترین موزه جهان کرده است.

بیمارستان مسیح کرمانشاه

حال چرا نباید بیمارستان مسیح یا همان دکتر مرادیان  به موزه ای در عرصه علم پزشکی و طبابت تبدیل شود و آیا تخریب این ملک می تواند ضمانت عوائدی باشد که از عدم تخریب آن نصیب مردم این دیار می شود ؟عاجزانه از دادستان محترم کرمانشاه خواستاریم با پا در مبانی در این خصوص مانع از تخریب بیمارستانی با این قدمت در کرمانشاه شود  شاید این ملک در تملک شخصی خاص باشد اما هویت و ارزش های کرمانشاهان را به یدک می کشد و امیدوارم هیچگاه اشک حسرت نریزیم از تخریب هویت کرمانشاه و کرمانشاهی.